شب زنده داران

به نام خداوندی که فریاد رس فریاد خواهان است

منوي اصلي

آرشيو موضوعي

ساعت

امکانات

Alternative content



آگارتا .... تمدن درون زمین

در سال 1920 ، مارشال بی گاردنر یک کتاب 450 صفحه ای با نام سفری به درون زمین نوشت ، تا یافته های خود را در مورد تو خالی بودن زمین بیان کند. وی یافته های خود را از سفرهای قلب شمال و ستاره شناسی خود جمع آوری کرد ، اما جالب آن بود که ، 7 سال پیش حق ثبت ایالات متحده برای مدل کاری زمین تو خالی به وی اعطا شد . این حق ثبت اظهار می دارد که ، 4 بیلیون سال پیش ، وقتی زمین هنوز توده گاز منبسط بود ، به تدریج با خنک شدن شروع به انقباض کرد . وقتی با نیروی گریز از مرکز به تسالم (Compromise) رسید ، نیروی جاذبه به اندازه ای توده را کاهش داد تا زمانیکه قطر آن در ناحیه ی استوا 8000 مایل شد .

حالا زمین بی شکل و خالی بود . تکوین 1:2

hopi2_resize

 

 

آگارتا- درون زمین

 

چون نیروی گریز از مرکز در نواحی قطبی بسیار ضعیفتر بود ، جاذبه توانایی کاهش بیشتری را در آن مناطق داشت ، اما فقط تا زمانیکه توده در حال خنک شدن بود. در نتیجه ، زمین به خودی خود به شکل یک گوی کامل سفت نشد ، بلکه بیشتر به شکل هلالی بزرگ با سوراخ های عریض 1400 مایلی در قطبین شمال و جنوب بود. صدها هزار سال بعد ، نژادی از موجودات غیرمادی در ترک های تو خالی عمیق در سطح زمین ساکن شدند

http://hiddenlighthouse.files.wordpress.com/2010/02/the_opening_to_agartha.jpg?w=384&h=384

. آنجا ، در درون زمین ، آنها یک سری تونل به نام شبکه ی آگارتا تشکیل دادند. اجساد این آگارتیان ها حالا با نیروی مغناطیسی بلورین و یک منبع نور که از هسته ی سیاره منتشر می شود نگهداری می گردد. سوراخ های منتهی به درون زمین با لایه ی بسیار ضخیم ابر مخفی می شود چون هوای گرمی که از درون شکاف ها بلند می شود به طور مداوم با هوای سرد قطبی خارج ادغام می شود . خلبان ها از بالای قطب ها پرواز نمی کنند چون دستگاه ها هنگام اوج گرفتن به درستی کار نمی کنند . اما ، چیزی که در واقع رخ می دهد آن است که قطب مغناطیسی درون زمین با انرژی موج مغناطیسی خود هواپیما را به درون سوراخ قطبی خود می کشد. این چیزی است که شفق شمالی را در قطب شمال و شفق جنوبی را در قطب جنوب به وجود می آورد . راز های ناشناخته همیشه به دنبال نویسندگان جدید مقالات هستند . اگر شما مقاله ، داستان یا هر مطلب دیگری را نوشته اید که مایلید تا به صورت رایگان در سایت منتشر شود پس منتظر تماس شما هستیم .

تصاویر اعتباری :Caia Cupito / کوهستان شاستا و زمین تو خالی / پست شده در 14 می 2009

http://www.unexplained-mysteries.com/images/newsitems/shasta.jpg

مقاله نویس : ویلیام بی استوکر

در ژوئن 1976 ، وقتی مرد جوانی با قلب کاملا سالم بودم ، از کوهستان شاستا بالا رفتم . که چهارمین تلاش من بود . دفعات قبل به خاطر خرابی و نارسانایی تجهیزات و هوا ناموفق بودم . من و دوستانم مجبور بودیم تا در هوای بسیار طوفانی صعود کنیم . برای صعود از Avalavche ( صعود کامل به معنی نیل به 6 هزارپایی در یک روز ) به خاطر سنگ های در حال ریزش بسیار سریع به این سو و آن سو حرکت می کردیم . به طرف راست Red Rank (چند صخره ای با سراشیبی تند در قله ی Avalanch Gulch) رفته و رد یک مسیر باریک ، با یک فلات یخچالی ( شکاف یخی در قله ی یک کوه یخ ) در طرف راست خود و یک شیب و سرازیری یخی در طرف راست خود به طرف قله ی یک کوه یخ حرکت کردیم ، و سپس از یک دیوار سنگی کوتاه بالا رفتیم . در جلو یک نوع فلات و یک فضای شیب دار با نام Misery Hill که بوی گوگرد استشمام کردم ، وجود داشت . سپس ، از پرتگاه های عمیق در برف و باد عبور کردیم طوریکه بر روی سبیلم لایه ای از یخ وجود داشت  و هیچ چیزی مشاهده نمی شد. درون ابر بودیم .سفر برگشت آسان تر بود ، اما مجبور بودیم از دیوار سنگی کوتاه و زمین به طرف بالای کوه یخ برسیم :خطای جزئی در محاسبه به معنی سقوط درون فلات یخچالی یا افتادن از سطح لغزنده ی کوه یخ بود. نزول از Avalanch Gulch بسیار سریغ پیش رفت.

http://vulcan.wr.usgs.gov/Imgs/Jpg/Shasta/Images/Shasta84_mount_shasta_with_shastina_1984_med.jpg

چون می توانستیم بنشینیم و فواصل زیادی را سر بخوریم. کلنگ های کوهنوردی حرکت ما را به طرف پایین کنترل می کردند. نقطه ی اوج کوهستان شاستا در کالیفرنیای شمالی 14/179 فوت است . هیچ چیزی در اطراف به ارتفاع آن نمی رسد ؛ حتی کوهستان رانیر (Ranier) در واشنگتن ، بلندتر و پوشیده از یخ ، با قلل کمتری محاصره می شود . شاستا در میان 48 ایالت پست تر ، وحشت آورتزن و ترسناک ترین کوهستان است . صحنه ی وقایع فوق الطبیعه ی بی حد و حصر و دیدنی های یوفو (ufo) می باشد که بسیاری از آنها متکی به مدارک خوبی هستند و اینها باعث ایجاد افسانه های بسیار عجیبی شده است . دهه ها برخی از افراد معتقد بودند که شاستا به خاطر غار های پهناور به صورت خانه خانه (لانه زنبوری ) می باشد که در آن تمام موجودات مرموز زندگی می کنند . در سال 1894 فردریک اسپنسر اولیور نوشت ” یک ساکن در دو سیاره ” ادعا می کند که بازماندگان قاره ی غرق شده ی Lemuria  در کوهستان زندگی می کردند . در دهه ی 1930 گای وارن بالارد ، مؤسس بنیاد I Am ، همان ادعا را مطرح نمود .نویسنده ی داستان های علمی تخیلی رابرت ( دوست صمیمی جک پارسوتر مرموز ) داستانی با نام ” میراث گمشده ” در مورد گروهی از استادان خیراندیش نوشت که در کوهستان زندگی می کردند ، از توانایی های فوق الطبیعه ی خود برای شکست استادان ناشناخته ای که در جهان حکومت می کردند استفاده می نمودند ، در حالیکه ، همانطور که قبلا ذکر کردیم ، یوفوها و وقایع ماوراءالطبیعی متکی به اسناد خوب هستند ، چند مشکل جدی در مورد ایده ی Lemurian های ساکن در کوهستان وجود دارد . اول ، ابتدا نگاهی منتقدانه به نظر Lemuria داشته باشیم . پستاندارانی با نام Lemurs وجود دارند که در جزیره ی ماداگاسکار ، دور از ساحل جنوب غربی آفریقا و در هند زندگی می کنند. در سال 1864  یک جانور شناس به نام فیلیپ اسلاتر پیشنهاد داد که حیوانات از طریق یک سرزمین پهناور (Lemuria) از ماداگاسکار به هند مهاجرت کردند که آن سرزمین حالا غرق شده است . مدرکی دال بر وجود چنین پل زمینی وجود ندارد و به نظر می رسد تکنوتیک های صفحه ای مطلب را به خوبی تشریح می کنند ، حالا نظریه آن است که هند از آفریقا جدا شده و ماداگاسکار را پشت سر گذاشت و تا زمان برخورد با جنوب آسیا و در نتیجه ی آن بالا آمدن هیمالیا شناور بود . مادامه بلاواتسکی ، مؤسس عرفان و خداشناسی ، نظر Lemuria را ادامه دادند و آن را با موجودات پیشرفته محبوب کرد . نویسنده جیمز چرچ ورد آن را “Mu ” نامیده و آن را از اقیانوس هند به آرام منتقل کرد . در جای دیگری دلایل چرایی عدم غرق شدن قاره های بزرگ و اینکه چرا جزایر و قطعات قاره ها میلیون ها سال طول کشید تا چنین شوند را مطرح نمودم. این از احتمال تمدن های پیش از تاریخ در اطراف اقیانوس های هند و آرام و جاهای دیگر جلوگیری نمی کند. در مورد غار های بزرگ در کوهستان شاستا ، بوی گوگردی را که استشمام کردم را به یاد می آورید ؟ آن از یک شکاف دامنه ی آتش نشان فعالی بود که در آن باقی مانده های یکی از دهانه های آتشفشانی کوهستان شاستا وجود داشت ( گرجه آنها به ندرت شبیه دهانه ی آتشفشانی امروز می باشد . ). شاستا یک کوره ی آتشفشانی است ، قسمتی از رشته کوه های آبشاری ، که بخشی از حلقه ی آتش اقیانوس آرام است و متشکل از 4 مخروط روی هم افتاده به همراه قله ی فرعی 12,330 فوتی شاستا می باشد . آن از داسیت و آندزیت ، خاکستر و جریان های تشکیل شده در اثر فعالیت آتش نشانی تشکیل شده است که آخرین بار در سال 1786 فوران کرده است ( و توانایی فوران مجدد را دارد . ) این صخره ها شکننده وسست هستند چنین غارهای بزرگی نمی توانند وجود داشته باشند . آنها به سادگی خراب می شوند . درون آن کوه برای زندگی کردن زیاد گرم نیست … و میان فوران ها می باشد . غارهای کوچک و کم عمق یا سیستم های تونل در دامنه ی کوه ها یا جاهای دیگر در اطراف کاملا محتمل می باشند اما هیچ فرد Lemurian در کوهستان شاستا زندگی نمی کند. تا جائیکه من بیش از معمول شکاک هستم ، ممکنه تحت تأثیر افسانه ی مرتبط به زمین توخالی باشم . قرن ها مردم منکر می کردند که سیاره ی ما ممکن است تو خالی باشد و افراد یا موجودات مختلفی در آن زندگی کند و به این جهان دیگر می توان از طریق غارهای عمیق یا شکافهای پهناور در قطبین وارد شد . ممکن است اشتباهات زیادی در این باشد اما شناختن اینکه از کجا باید شروع کرد مشکل است . راهی وجود ندارد که سیارات و ستارگان می توانند توخالی باشند ؛ وقتی آنها از چیز های کوچکتر یا گاز به وجود می آیند ، جاذبه ناگزیر هر چیزی را به طرف مرکز می کشد و هیچ فضای خالی را بر جا نمی گذارد . اگر موجودات دارای قدرت زیاد یک سیاره ی تو خالی را بنا کرده باشد ، جاذبه فورا آن را فرو خواهد پاشید . جاذبه ی زمین ثابت می کند که نه تنها توخالی وجود ندارد ، بلکه هسته ی آن متراکم و سنگین است . درون گرم است تا حدی که هر چیزی را ذوب می کند ، آتش فشان ها و اندازه گیری های بی شعار این را اثبات می کنند. زمین بارها با اشعه ی ایکس با بررسی رفتار امواج شوک زمین لرزه در حین پیش روی به طرف درون زمین مطالعه شده است . گرما  و فشار چنان است که حتی غارهای بزرگ نمی توانند بیش از چند مایل به طرف داخل زمین ادامه داشته باشند.

مشکلی که معدنچیان طلای آفریقای جنوبی مطرح کردند حرکت آهسته ی سنگ ها و صخره ها و فروپاشیدن غارها می باشد . در مورد شکاف های فرضی در قطب ها ، قطب جنوب با کلاهک یخی پوشانده می شود و قطب شمال در یک اقیانوس با عمق 3 مایل می باشد . افراد بی شماری بر سر این دو قطب پرواز کرده اند یا آن را پیاده درنوردیدند. هیچ شکاف یا سوراخی وجود ندارد . شایعاتی که آدمیرال بیرد در مورد سرزمین های “ورای قطب ” به میان آوردهاست بی معنی هستند . در حال نگارش این ، من ” در بالای قطب ” هستم . قطب شمال ورای قطب جنوب و برعکس می باشد . هر نقطه ای در زمین حداقل ماورای یکی از قطبین می باشد . کسانی که راضی به تو خالی بودن زمین نمی شوند ، مشتاق مقایسه ی آن با ” درون خورشید ” هستند که تا حدی در مرکز دقیق تعادل دارد. این موقعیت به صورت پویا سست خواهد بود و هم چنین خورشیدی به زودی به یک طرف برخورد می کند و چه نیروی جادویی باعث شد که خورشید در وهله ی اول شکل گیرد؟ هم چنین ، هر چیزی که ما در مورد ستارگان می دانیم نشان می دهد که آنها باید چندین برابر توده ی کل زمین باشند تا واکنش های گداخت خود را حفظ کنند . حتی اگر ، همانطور که برخی از ما فکر می کنیم ، انرژی آنها حداقل تا قسمتی با چند فرآیند دیگر تولید می شوند ، هنوز به توده ی بزرگی نیاز هست ، که چرایی عدم درخشش مشتری بزرگ است . اما ، افسانه های سرزمین های زیرزمینی یا شاید واقعیت های دیگر که به طریقی “زیر ” این یکی یا آن یکی قرار می گیرند را می توان با مسیرهای زیرزمینی که بسیار قدیمی و گسترده هستند جایگزین نمود. هید س خدای رومی – یونانی  زیرزمین بود و دوزخ مسیحی و چندین سرزمین که پریان ،اجنه و غول ها در آن ساکن بودند.ساکنان کشور تبت افسانه هایی در مورد سرزمینی به نام Shambhala دارند که اساتید ماهر (enlightened adepts)در آن زندگی می کردند این سرزمین در زیر تبت یا جای دیگری در مرکز آسیا واقع شده بود و برخی باور دارند که پادشاه بیست و پنجم آن برای مغلوب ساختن نیروهای شر و بدی خواهد آمد و عصر طلایی را به وجود می آورد.برخی گزارش ها حاکی از آنند که Shambhala یک سرزمین کاملا روحانی و غیرمادی است ، و برخی می گویند که یک سرزمین زیرزمینی به نام آرگاتا وجود دارد و Shambhala پایتخت آن است . یا شاید دو سرزمین جداگانه می باشد که ارواح پلید و شیاطین در هر دو یا یکی از آنها ساکنند.گزارش ها و باور ها گیج کننده و متناقض هستند . نقاش روسی و نیکلاس روریک عارف در اواخر دهه ی 1920 به دنبال Shambhala بودند . ویلیام مایکل مات در ” غارهای بزرگ ، دیگ ها و موجودات مخفی ” وقایع بی شماری با تکیه بر اسناد خوب در مورد سرزمین های زیرزمینی نوشته است که با موجودات عجیب از این سرزمین ها سرو کار دارد .با نگاه به تصویر کلی ، واضح است که ” کوهستان شاستا و زمین نمی توانند توخالی باشند ، اما قله های رفیع و مجزا اغلب صحنه ی وقایع ماوراءالطبیعه و یوفوها هستند به نظر می رسد برخی چیزهای مرموز در زیر پاهای ما رخ می دهند. ما آن را مدیون شک های درست خود هستیم و فکر خود را باز نگه می داریم.

ویلیام بی استکر

نظریه ی زمین تو خالی و پیشگویی Shambhala (Shangri-La ) قسمت سوم

آگارتا ، زمین توخالی – جهان زیرزمینی

کلمه ی “آگارتا ” منشأ بودایی دارد . که به جهان زیرزمینی یا امپراطوری اطلاق می شود که تمام بودایی های واقعی بسیار به آن معتقدند.آنها همچنین معتقدند که جهان زیرزمینی دارای میلیون ها سکنه و شهر های بسیار می باشد ، استیلای عالی پایتخت جهان زیرزمینی Shambhala است که محل اقامت حاکم عالی می باشد: به وی پادشاه جهان هم می گویند.باور بر آن است که وی به دالای لاما (Dalai Lama) تبت ، که نماینده ی زمینی اوست ،دستور می داد پیام های وی از طریق تونل های مخفی خاصی که جهان زیرزمینی را به تبت متصل می کنند منتقل می شدند.تونل های مرموز مشابه در برزیل هم پیدا شدند.به نظر می رسد برزیل در غرب و تبت در شرق دو قسمت زمین بودند که تماس بین جهان زیرزمینی و جهان سطحی به علت وجود این تونل ها به آسانی مقدور می شد.

 

 

نیکلاس روریک ، ادعا داشت که Lhasa ، پایتخت تبت ، با تونل به Shambhala ، پایتخت امپراطوری زیرزمینی آگارتا متصل بودند.ورودی این تونل تحت نگهبانی لاماهایی که به دستور دالای لاما سوگند حفظ آن جهان را از افراد ساکن خارج از آن خورده بودند، بود.تونل مشابهی اتاق های مرموز را در شالوده ی هرم گیزه (pyramid of Gize) به جهان زیرزمینی متصل می کرد ، که با آن فرعون ها با خدایان یا ابرمرد جهان زیرزمینی تماس می گرفتند. مجسمه های غول پیکر مختلفی از خدایان و پادشاهان مصری ، همچون مچسمه های بودای پیدا شده در مشرق زمین ، ابرمرد زیرزمینی را نشان می دهند که برای کمک به نژاد بشری به روی زمین آمدند.آنها به طور کلی بدوت جنسیت هستند. آنها فرستادگان سری آگارتا ، بهشت زیرزمینی هستند که هدف تمام بودایی ها نیل به آن است . سنت ها و آداب بودایی تعیین می کند که آگارتا اولین بار هزاران سال پیش وقتی یک مرد مقدس قبیله ای را که در زیرزمین محو شود هدایت نمود تشکیل شد.به نظر می رسد شبه کلونی ها از آگارتا می آیند ، که بیقراری آنها را در سطح زمین و مسافرت های مکرر آنها برای نیل به خانه ی گمشده شان را بیان می کند.این نوح پیغمبر را به یاد می آورد که یک AtLantean بود و یک گروه سزاوار را قبل از آمدن سیلی که آتلانتیس را غرق نمود نجات داد.

 

باور بر آن است که وی گروهش را به فلات بلند برزیل آورد و آنها در شهرهای زیرزمینی ساکن شدند که با تونل هایی به سطح زمین متصل بود ، تا از مسمومیت حاصل از گرد و غبار رادیواکتیو در نتیجه ی جنگ اتمی AtLantean در امان باشند . تمدن زیرزمینی آگارتا تمدن AtLantean را می نمایاند که درس پوچ بودن جنگ را یاد گرفتند و برای همیشه در وضعیت صلح و آرامش ماندند و در طی هزاران سال پیشرفت های علمی شگفت آوری داشتند که نیروی عقب نشاننده ی هیچ جنگی ، همچون جنگ های موجود در روی زمین ، مانع پیشرفت آنها نشد.تمدن آنها چند هزار ساله است (در حدود گفته می شود حدود 11500 سال پیش غرق شد ) ، در حالیکه تمدن ما بسیار جوان فقط چند قرن می باشد . دانش مندان زیرزمینی توانایی اداره ی نیروهای طبیعی را که ما چیزی از آنها نمی دانیم ، همچون بشقاب پرنده ها که با منبع جدید و ناشناخته ی انرژی دقیقتر از انرژی اتمی کار می کنند ، دارند. Ossendowski ادعا می کند که امپراطوری آگارتا متشکل از شبکه ای از شهرهای زیرزمینی هستند که با تونل هایی به هم متصل می باشند و از طریق آنها وسایل و دستگاهها با سرعت شگفت آوری از زیر دریا یا خشکی می گذرند.این افراد تحت سلطه ی مطلوب دولتی با رهبری پادشاه جهان زندگی می کنند آنها نوادگان قاره های گم شده ی Lemuria و آتلانتیس و نژاد اصلی Hyperboreans ،نژاد خدایان می باشند . در طی دوره های تاریخی مختلف ، ابرمردان یا خدایان آگارتی (Agartan) برای تعلیم نژاد بشر و نجات آنها از جنگ ها یا بلایا و ویرانی ها به سطح زمین می آمدند . آمدن بشقاب پرنده ها بلافاصله بعد از اولین انفجار اتمی در هیروشیما چنین بازرسی را نشان می دهد اما این دفعه خداها خودشان در میان افراد ظاهر نشدند ، بلکه آنها مأموران مخفی می فرستادند . حماسه ی هندی “رامایانا” ما را به عنوان یک مأمور مخفی از آگارتا توصیف می کند که با یک وسیله ی هوایی می آیند ، که احتمالا یک بشقاب پرنده بود . یک آیین چینی از معلمان الهی صحبت می کند که سوار بر وسایل هوایی می آیند. به طور مشابه مؤسس سلسله ی اینکا (Inca) ، مانکو کوپاک ، به همان روش آمد. یکی از بزرگترین معلمان آگارتایی) (Aghartan در آمریکا Quetzal Coatl ، پیامبر بزرگ Maya ها ، Aztec ها ، هندی ها و آمریکایی ها به طور کلی در شمال و جنوب آمریکا بود .

 

وی در میان آنها بیگانه ای دبد که از یک نژاد متفاوت می آمد علی رغم سیاه بودن آنها به خاطر عدلش شناخته می شود ؛ بر خلاف آنها بلند بود ؛ و ریش داشت . هندی های مکزیک ، yucatan و گواتمالایی ها مدت ها قبل از آمدن مرد سفید به وی به عنوان یک ناجی احترام می گذاردند . Aztec ها وی را “خدای وفور ” و “ستاره ی صبح ” نام نهادند . نام وی Quetzal Coatl “” به معنی ” مار بالدار ” ؛ معلم حکمت و دانایی که  پرواز می کند . وی به دلیل اینکه با وسیله ی هوایی ، شاید همان بشقاب پرنده ، آمد به این نام خوانده شد.احتمالا وی از جهان زیرزمینی آمد ، چون بعد از مدتی که با سرخپوستان زندگی نمود به همان طریق ناپدید شد ؛ و باور بر آن بود که به جهان زیرزمینی بازگشت . Quetzal Coatl به صورت “مردی با ظاهر خوب و موقر ، سفیدپوست و ریش دار با لباس سفید بلند توصیف شده است. به خاطر خوبی و پرهیزگاری اش به وی Huemac هم می گفتند . وی به سرخپوستان طریق پاکدامنی و فضیلت را آموخت و تلاش نمود تا آنها را با دادن شریعت و اندرز جهت بازداشتن از شهوت و تمرین پاکدامنی و عفت نجات دهد. وی درس صلح جویی را به آنها آموخت و خشونت و بی حرمتی را شدیدا محکوم کرد . وی یک رژیم سبزیجات را با ذرت به عنوان یک غذای اصلی ایجاد کرده و روزه داری و بهداشت را آموخت ، طبق نظر باستان شناس اهل جنوب امریکا ، هارولد ویلکینز ، Quetzal Coatl معلم روحی و معنوی ساکنان قدیمی برزیل بود.

 

 

راجع به باور كردن اين موضوع ميتوانيد به اسطوره هاي مختلف و همينطور گفته هاي كردوا موتوا مراجعه كنيد . البته اين تمدن زير زميني هم  خوب و بد به زبان عاميانه دارد كه در مطالب مهيج و خواندني بعدي به آن اشاره ميشود.

بايد به موضوعي اشاره كنم كه باعث شده من به اين تمدن مانند يوفو ها اعتقاد داشته باشم و آنهم وجود غاري عجيب و كمتر شناخته شده در  ايران است . اين غار شبيه چاه است وقتي چند متري پايين مي رويد به سطح غار ميرسيد . به غير از صداهاي عجيبي كه در اين غار شنيده ميشود چيزي كه اين غار را مرموز جلوه داده اين است كه شما در اين غار 5 دهانه ميبينيد كه انتهايي ندارد ولي شما مثلا وارد دهانه 2 ميشويد 100 متر به راه خود ادامه ميدهيد وقتي برميگرديد و دوباره ميخواهيد وارد همان دهانه شويد بعد از حالا چند متر دهانه بسته ميشود.

براي همه دهانه ها اين قضيه صدق ميكند .

Quetzal Coatlاز مدتی زندگی با سرخپوستان و مشاهده ی توجه ناچیز آنها در پیروی از تعلیمات وی ، به جز توصیه ی وی در کاشت و تغذیه از ذرت به عنوان غذای اصلی به جای گوشت ، از آنها جدا شد و به انها گفت که روزی برخواهد گشت. این “مأمور بهشت “به همان طریقی که آمده بود ، بشقاب پرنده ، برگشت . وقتی cortez به مکزیک هجوم برد ، امپراطور Montezuma معتقد بود که ” بازگشت Quetzal Coatl ” رخ داده است ، چون کره ی آتشین و سپس حلقه هایی در آسمان مکزیکوسیتی مردم را وادار به داد و فریاد کرد ، که بعد خدای جنگ را در تب و تاب قرار داد. این کره ی آتشین ، بشقاب پرنده ای بود که Quetzal Coatl در آن مسافرت می کرد .

hopi2_resize

Osirisخدای زیرزمینی دیگر بود. خدایان باستانی حاکمان آتلانتیس و اعضای نژاد برتر بودند که بر نژاد انسان تسلط داشتند . قبل از تخریب قاره شان ، بنا به پیش بینی خود ، از طریق شکاف قطبی به جهان زیرزمینی در درون توخالی زمین ، جایی که برای همیشه به زندگی ادامه دادند ، سفر کردند. Ossendowski در کتاب خود نوشته است ” امپراطور آگارتا ، حیوانات ، افراد و خدایان ، از طریق تونل های زیرزمینی به همه ی قسمت های جهان راه پیدا کردند .” در این کتاب وی شبکه ی گسترده ای از تونل های ساخته شده توسط نژاد ماقبل تاریخ را توصیف نموده است که از زیر اقیانو ها و قاره ها عبور کرده و از طریق آن با وسایل بسیار سريع الحرکت سفر کرده است . امپراطوری ، از شهر های زیرزمینی درون پوسته ی زمین تشکیل می شود ، که باید از آن قشر موجود در مرکز توخالی آن متمایز شود . بنابراین دو جهان زیرزمینی وجود دارد ، یکی صوری و دیگری مرکز زمین . وی Shambhala را به عنوان مرکز زمین ، در درون تو خالی اش به جای درون پوسته ی تو پرش توصیف می کند . ” تمام غارهای بزرگ زیرزمینی امریکا محل سکنه مردمانی بوده اند که از جهان ناپدید شدند . این مردم و نواحی زیرزمینی که آنها ساکنند تحت حکومت قدرت برتر پادشاه جهان هستند. هر دو اقیانوس آرام و اطلس زمانی خانه ی قاره های وسیعی بودند که بعدا غرق شدند ، و ساکنان آنها به جهان زیرزمینی پناه بردند . غارهای بزرگ عمیق با نور درخشنده ای که امکان رشد غلات (cereals) و سبزیجات دیگر را فراهم می آورد و به ساکنان طول عمر طولانی بدون بیماری می دهد . در این جهان جمعیت و قبایل زیادی وجود دارد .

http://mvpyimao.files.wordpress.com/2009/11/hollow_earth_complete_shell_model1.gif?w=273&h=300

 

“بسیاری از ترویج دهندگان نظریه ی زمین توخالی ادعا می کنند که پوسته ی زمین به خاطر شبکه ای از تونل های گذرا از زیر اقیانوس ، از قاره ای به قاره ی دیگر به صورت خانه خانه (لانه زنبوری) می باشد و شهرهای زیرزمینی در حفره ها و غارهای بزرگ در زمین می باشند . این تونل ها در جنوب آمریکا ، مخصوصا زیر برزیل به وفور هستند ، چون مرکز اصلی مستعمره ی Atlantean بود ؛ و ممکن است بر آن باور باشیم که آنها توسط Atlanteans ساخته شدند. معروف ترین این تونل ها “شاهراه اینکاس ” می باشد که چند صد مایل در جنوب لیما و پرو امتداد یافته است و از زیر Cuzco ، Tiahuanaco و Three peaks عبور کرده و به طرف صحرای Atacama پیش می رود . بخش دیگر در Arica ، شیلی باز می شود که توسط Madame Blavatsky بررسی شد ، طبق نظر وی ، Inca ها از این تونل ها برای فرار از فاتحان اسپانیایی استفاده کردند ، فاتحان اسپانیایی طلا و جواهرات آنها را پشت شترهای لاما حمل کردند. ناپدیدی مرموز آنها در این زمان ، نژاد نهدیان Quechua را پشت سر گذاشت ، با دخول آنها به این تونل ها توضیح داه می شود . گفته می شود وقتی Atahualpa ، آخرین پادشاه Inca ، که بیرحمانه توسط Pizarro به قتل رسید ، طلایی که در ازای آزادی وی در سلسله ای تز 1100 شتر لاما حمل شد در این تونل ها مخفی شدند . گفته می شود که این تونل ها دارای نورپردازی ساختگی بودند و توسط طایفه ای که Tiahuanaco را مدت ها قبل از پیدایش اولین Inca ساختند به وجود آمدند . چون Inca هایی که وارد این تونل ها شدند می خواستند از اسپانیایی ها فرار کنند هرگز دیده نشدند و از سطح زمین ناپدید گشتند ، محتمل است که آنها در شهر های زیرزمینی که تونل ها بدان ختم می شدند به زندگی ادامه دادند .

http://mvpyimao.files.wordpress.com/2009/11/undercity2.jpg?w=300&h=298

 

این تونل های مرموز ، که برای باستان شناسان معما می باشد ، به تعداد بسیار زیاد در برزیل وجود دارند ، جایی که آنها در مکان های مختلفی رو به سطح زمین بازتر هستند . معروفترین در کوهستان های رونکادور Matto Grosso شمال شرقی است به طرف جایی است که سرهنگ Fawcett آخرین باری که دیده شد به طرف آن پیش می رفت . گفته می شود که شهر Atlantean که در مورد آن جستجو می کرد خرابه های یک شهر مرده در سطح زمین نبود بلکه یک شهر زیرزمینی با ساکنان زنده بود ؛ وی و پسرش جک به این شهر رسیدند و هنوز هم آنجا زندگی می کنند . سوراخ تونل Roncador توسط سرخپوستان خشمگین Chavannes محافظت می شود و هر کسی را که بدون دعوت وارد می شوند و کسی را که مزاحم ساکنان زیرزمینی مورد احترام آنها می شود به قتل می رسانند. سرخپوستان Murcego از این سوراخ های تونل مرموز منتهی به شهر های زیرزمینی در کوهستان Roncador در منطقه ی Matto Grasso محافظت می کنند.

http://mvpyimao.files.wordpress.com/2009/11/atlantis-city.jpg?w=300&h=163

 

ما نامه ای به نویسنده ای آمریکایی ، با نام کارل هانی ، نوشتیم که سال های زیادی در Matto Grasso زندگی کرده است و بررسی ها و مطالعات ویژه ای در مورد این موضوع انجام داده است :

“ورودی غار های بزرگ تحت نگهبانی سرخپوستان Murcego است که سیاه پوست بوده و نژاد کوچکتر با قدرت فیزیکی عالی هستند. حس بویایی آنها پیشرفته تر از حس بهترین سگ های شکاری می باشد . حتی اگر به شما اجازه ی ورود به غارها را بدهند نگران مفقود شدن شما هستم ، چون آنها از راز ها به دقت محافظت می کنند و ممکن نیست به کسی که اجازه ی ورود داده اند اجازه ی خروج داده شود. این ممکن است برای سرهنگ Fawcett و پسرش جک رخ داده باشد ، که می خواست تا وارد تونلی شود که به شهر زیرزمینی در کوهستان های Roncador منتهی می شد. سرخپوستان Murcego در غارهای بزرگ زندگی می کنند وارد جنگل های اطراف می شوند ، اما هیچ تماسی با ساکنان زیرزمینی ساکن در شهر زیرزمینی که یک اجتماع کامل با جمعیت بسیار زیاد هستند ندارند باور بر آن است که شهر های زیرزمینی که آنها در آن ساکن هستند اولین بار توسط Atlanteans ساخته شدند. یک چیزی خاص است و آن عدم دستیابی ریزش های رادیواکتیو به آنهاست . هیچ کسی نمی داند آیا آنهایی که در این شهر های زیرزمینی Atlantean زندگی می کنند خود مردم آتلانتیس هستند یا مردمان دیگری بعد از سازندگان اصلی آنها سکنی گزیدند . ” نام رشته کوهی که این شهر های زیرزمینی Atlantean وجود دارند Roncador در شمال شرقی Matto Grasso است . اگر شما به جستجوی این شهر های زیرزمینی بروید ، زندگی تان در دستان خودتان است و ممکن است همچون سرهنگ Fawcett هیچ وقت خبری از شما نشود.

” زمانی که در برزیل بودم چیز های زیادی در مورد غارهای زیرزمینی و شهر های زیرزمینی شنیدم . اما از Cuiaba راه درازی است . آنها تزدیک Rio Araguaya هستند که به آمازون می ریزد . آنها به طرف شمال شرقی Cuiaba در دامنه ی کوهستان بسیار مهیب Roncador می باشند. از جستجوی بیشتر دست کشیدم چون شنیدم که سرخپوستان Murcego ورودی تونل را از افرادی که کاملا پیشرفت نکردند حفظ می کند ، چون انها به دنبال دردسر نیستند . در وهله ی اول ، آنها فردی را نمی خواهند که هنوز گرفتار سوداگری است یا فردی که دنبال پول می باشد

http://mvpyimao.files.wordpress.com/2009/11/nomasha-ministry-of-motion.jpg?w=300&h=196

 

.” غارهای بزرگی هم در آسیا وجود دارد که مسافران تبت از آنها یاد می کنند. اما تا جائیکه من می دانم در برزیل بزرگترین آنها قرار گرفته اند و انها در سطح مختلف وجود دارند. مطمئنم که اگر بخواهم به آنها بپیوندم این اجازه را به من می دهند و مرا به عنوان یکی از خود می پذیرند. می دانم که از هیچ پولی استفاده نمی کنند و جامعه ی آنها مبتنی بر دمکراتیک است . مردم پیر نمی شوند و در هارمونی دائمی زندگی می کنند .”خرابه های تعدادی از شهر های Atlantean در Matto Grosso شمالی و زمین های آمازون پیدا شدند که نشانگر اجتماع مردمان آتلانتیس در این کشور می باشد . سال ها پیش یک معلم مدرسه ی انگلیسی ، با شنیدن شایعات شهر گمشده ی Atlantean در یک فلات مرتفع در این منطقه به جستجوی آن رفت . وی مشقت های این سفر را به جانش خرید . قبل از مرگ ، وی کبوتر نامه رسانی را با یادداشت توصیف کننده ی یک شهر باشکوه و مجلل فرستاد وی کشف کرد خیابان های آن پر از مجسمه ی طلایی بزرگ بودند. اگر مردم آتلانتیس (Atlanteans) زمانی در برزیل جمع شدند و شهر هایی را در سطح Matto Grosso ساختند ، چرا آنها آن شهر های زیرزمینی را آنجا بنا نمودند ؟آن نمی تواند به خاطر فرار از غرق شدن آن آتلانتیس غرق شده و نواحی اطراف باشد چون Matto Grosso فلات بلندی است که سیلاب ها نمی توانند به آن برسند . باستان شناس آمریکای جنوبی ،

http://mvpyimao.files.wordpress.com/2009/11/the_opening_to_agartha.jpg?w=300&h=300

 

هارولد ویلکینز ، نظریه ی دیگری را ارائه می دهد : که شهر های زیرزمینی برای فرار از ریزش های رادیواکتیو حاصل از جنگ هسته ای که مردم آتلانتیس در آن جنگیدند ساخته شدند. این به نظر یک توضیح معقول می آید یا در غیر این صورت دلیلی وجود نخواهد داشت تا کسی زیر بار کار دشوار و طاقت فرسای حفر زمین رود و شهرهای زیرزمینی ساخته شود در این مردم آتلانتیس خود دارای شهر های مجلل و باشکوه در سطح زمین بودند. وقتی / اگر در خطر جنگ هسته ای باشیم ، ما هم پناهگاهی را درون زمین می یابیم و در آن شهر های زیرزمینی سکنی می گزینیم و غذای خود را با نور مصنوعی ان تولید می کنیم . البته پیوستن به شهرهای زیرزمینی موجود که توسط مردم آتلانتیس که هزاران سال پیش ساخته شده است آسانتر خواهد بود که در مهارت مهندسی از ما بسیار پیشتر بودند. اگر تماس آسان با ساکنان زیرزمینی میسر شود ، هنگام جنگ یا حتی قبل ، هنگامی که ریزش رادیواکتیو افزایش می یابد یا فراتر از نقطه ی خطر می رود و زندگی ما را تهدید می کند ، به نفع ما خواهد بود تا با این شهر های زیرزمینی تماس داشته باشیم و در صورت پذیرش در آنجا سکنی گزینیم .

http://mvpyimao.files.wordpress.com/2009/11/sldfkjghdslkfj.jpg?w=300&h=205

 

مرگ و پیری در آرگاتا وجود ندارد . جامعه ای است که در آن هر کسی جوان به نظر می رسد ، حتی اگر به قرن ها یا حتی هزاران سال پیش تعلق داشته باشد .برای ساکنان سطح زمین در معرض اثرات خطرناک تشعشع خورشیدی و مسمومیت غذایی یک رژیم اشتباه غیر قابل باور به نظر می آید . علائم پیری نتیجه ی طبیعی گذر زمان یا در نتیجه ی فرآیند پیر شدگی نیست بلکه در نتیجه ی شرایط زیستی و عادات مضر هستند. کهولت و پیری یک بیماری است ؛  وچون به هیچ بیماری مبتلا نمی شوند ، پیر هم نمی شوند. فرهنگ غنی علمی مردمان زیرزمینی که بشقاب های پرنده مثالی از انها می باشد ، در نتیجه ی پیشرفت مغز برتر و پر انرژی آنهاست . علت آـن است که انرژی حیاتی آنها به طرف مغز آنهاست به جای اینکه از طریق مجرای جنسی آنها همانطور که در میان نژاد های سطح زمین “متمدن” نامیده می شود پراکنده گردد. در حقیقت ، افراد در سکس به خاطر رژیم میوه ای آنها کاملا خارج از زندگی آنها می باشد و سیستم غدد درون ریز آنها همچون بچه های کوچک در حالت تعادل کامل است و به صورت هماهنگ کار می کند . با فعالیت ناهنجار توکسین های متابولیک ، که توسط غذایی چون گوشت ، مرغ ، ماهی و تخم مرغ و برانگیزاننده های جنسی چون نمک ، فلفل ، قهوه ، تنباکو و الکل تولید می شوند ، تحریک نمی شوند. با حفظ خلوص جریان خون انها و عاری از توکسین ، مردم زیرزمینی توانایی ادامه ی کامل زندگی خود را دارند و از تمام انرژی حیاتی خود محافظت می کنند و انها را به نیروی مافوق برتر تبدیل می نمایند. موفقیت های علمی آنها در نتیجه ی برتری مغز آنها نسبت به توسعه و پیشرفت عقلانی ماست . جامعه ی عرفانی برزیل مقاله ای را در مجله اش منتشر کرد : آیا Shangri-la وجود دارد ؟”

http://mvpyimao.files.wordpress.com/2009/11/ajg-rm-00011.jpg?w=300&h=197

 

اینجا چند نقل قول آورده شده است :

” در میان نژاد ها و طوایف بشری با برگشت به ابتدای زمان باوری در مورد وجود یک سرزمین مقدس یا بهشت زمینی وجود دارد ، که اعلی ترین آرمان های بشریت به واقعیت تبدیل می شدند. این مفهوم در اغلب نوشته ها و سنت های قدیمی مردمان اروپا ؛آسیای صغیر ؛ چین ، هند ، مصر و آمریکا پیدا می شود .

http://mvpyimao.files.wordpress.com/2009/11/shasta.jpg?w=300&h=113

 

این سرزمین مقدس را افرادی می توانند ببینند و بشناسند که خالص ، بی گناه و شایسته هستند به همین خاطر آن درون مایه ی اصلی و شاه کلید تمام تعلیمات مرموز و سیستم های شروع در گذاشته ، حال و آینده را تشکیل می دهد.این کلید جادویی “مفتاح رمز ” است که دری را به جهان جدید و شگفت انگیز می گشاید .Rosicrucians ( فرقه ای از مسیحیان دارای عقاید فلسفی و مرموز ) آن از کلمه ی فرانسوی VITRIOL انتخاب شد ، که ترکیبی از حروف اول این جمله می باشد .”

“VISTA INTERIORA TERRAE RECTIFI CANDO INYENES OMNIA LAPIDEM” تا نشان دهند که در درون زمین یک را واقعی نهفته است.مسیری که به این جهان مخفی ختم می شود راه آغاز است . ” در یونان قدیم ” در رموز Delphos و ELEUSIS ، به این سرزمین آسمانی به عنوان کوه Olympus و Fields Elysian اشاره می شود. همچنین در نخستین زمان ودایی (vedic وابسته به ودا کتاب مقدس هندو ) ، با نام های مختلفی چون Ratnasanu (رأس یک سنگ ارزشمند ) ، Hermadri (کوهستان طلا ) و کوهستان Meru ( خانه ی خدایان و الییمپوس هندوها ) شناخته شدند.رأس این کوهستان مقدس در آسمان است قسمت وسط آن در زمین و بنیان آن در جهان زیرزمینی است . ” Eddus اهل اسکاندیناوی همچنین از این شهر الهی نام می برد ، که درسرزمینی Asar مردمMesopo tamia  بود .آن سرزمین Amenti از کتاب مقدس مردگان مصریان باستانی است .

آن شهر هفت گلبرگ (seven petals) ، ویشنو و شهر هفت پادشاه ادوم یا ادن (Edom / Eden) با توجه به باور یهودی است . به عبارت دیگر ، بهشت زمینی بود .

http://mvpyimao.files.wordpress.com/2009/11/atlantis.jpg?w=300&h=225

http://mvpyimao.files.wordpress.com/2009/11/atlantis41.jpg?w=300&h=224

 

” در سراسر آسیای صغیر ، نه فقط در گذشته بلکه امروزه ، باوری مبنی بر وجود شهر راز پر از عجایب وجود دارد ، که با نام SHAMBALLA (Shamb – Allah) یا Shambhala شناخته می شود ، جایی که معبد خدایان می باشد . همچنین آن (Erdamf) را ردایف تبتی ها و مغول ها می باشد .”پارسیان به آن آلبردی یا آریانا سرزمین نیاکان خود ، می گویند. یهودیان آن را Canaan و مکزیکی ها Tula یا Tolan نامیدند و Aztec ها به آن Maya – pan گفتند ، فاتحان اسپانیایی که به آمریکا معتقد به وجود چنین شهری بودند و سفرهای زیادی را در جستجوی شهر Eldorado یا شهر طلا انجام دادند.

http://mvpyimao.files.wordpress.com/2009/11/366px-avalon_island.jpg?w=300&h=225

 

آنها احتمالا در مورد آن از سکنه های اولیه که نام Manoa یا شهری که پادشاهش لباسی از طلا می پوشد به آن می دادند شنیدند . ” سلت ها این سرزمین مقدس ار به عنوان “سرزمین مرموز ” – Duatdh  یا Danada می شناختند. یک روایت چینی از سرزمین Chivin یا شهر Dozen serpents صحبت می کند. آن جهان زیرزمینی است ، که در ریشه های آسمان قرار گرفته است . سرزمین Calcas ، Calcis یا kahki ، دو کلید معروف (Colchida) که Argonauts هنگامی که عازم جستجوی پشم طلایی شدند در پی آنها بودند .” در قرون وسطی ، به آن جزیره ی کوچک آوالون (Avalon) اطلاق شد که شوالیه های میزگرد (Round Table) ، به رهبری پادشاه آرتور و تحت رهبری جادوگر مرلین به جستجوی جام مقدس شراب ، سمبل فرمانداری ، عدالت و ابدیت رفتند. وقتی کینگ آرتور در نبردی آسیب جدی دید ، از ندیم خود Belvedere خواست تا وی را روی قایقی ، با کلمات زیر به طرف مرز های زمین رها کند : ” خداحافظ دوست و همراه من Belvedere ، به سوی شهری که هرگز بارانی در آن نمی بارد ، جایی که هیچ بیماری در آن وجود ندارد و کسی نمی میرد ؛ این سرزمین ابدیت یا آگارتا ، جهان زیرزمینی می باشد . این سرزمین وال هالای (walhulla) ژرمن ها ، مونته سالوات شوالیه های جام مقدس شراب (Monte salvat of knights of Holly Grail) ، مدینه ی فاضله ی توماس مور ، شهر خورشید Campanella ، شانگری – لای تبت و آگارتای جهان بوداست :

http://mvpyimao.files.wordpress.com/2009/11/actun-tunichil-muknal-belizejs800a.jpg?w=300&h=225

 

ورودی ممکن دیگر با آگارتا در Belize پیدا شده است . یک پلکان مارپیچی پر از معابد و اهرام سنگی در 14 غار- برخی زير آب – در yucatan peninsula کشف شده است . با توجه به افسانه ی مایا ، ارواح مردگان مجبورند از سگی با دید شبانه در مسیری وحشتناک و آبکی پیروی کنند و هزاران چالش را قبل از استراحت در جهان پس از مرگ تحمل کند.

http://mvpyimao.files.wordpress.com/2009/11/actun-tunichil-muknal-belizejs800b.jpg?w=225&h=300

 

در یکی از غارهایی که اخیرا کشف شد ، محققان یک جاده ی بتنی 300 فوتی (90 متر )  را پیدا کردند که به یک ستون ایستا در جلوی یک بستر آب منتهی می شود .

Guillermo de Anda ، رهبر محققان در مکان های تحقیقی گفت : ” در این مورد اخیر ، الگوی معابد نزدیک – یا زیر – آب را یافتیم . اینها احتمالا به عنوان قسمتی از تشریفات بسیار مفصل ساخته شدند . همه چیز به مرگ ، زندگی و فداکاری بشری مربوط است . ” با امتداد جنوب از جنوب مکزیک ، از طریق گواتمالا به طرف شمال Belze ، فرهنگ مایا از 250 A.D تا 900 که تمدن به طور مرموزانه ای متلاشی شد در اوج خوشبختي بود. باستان شناسان حفار معابد و اهرام در روستای Tahtzibichen ، در Merida ، پایتخت Yucatan ، گفتند : قدیمی ترین آیتمی که پیدا کردند یک کشتی 1900 ساله بود.مجسمه ها و سفال های کشف شده ی دیگر به 750 A.D  تا 850 بر می گشتند. سنگ ها ، ستون های عظیم و مجسمه های راهبان در غارها وجود دارد . بقایای انسانی و سرامیک ها  هم به چشم می خورند . محققان گفتند افسانه ی باستانی – توصیف شده در کتاب مقدس Popul Vuh – از یک مسافرت پیچاپیچ از  میان خون oozing  ، خفاش ها و عنکبوت ها سخن می گوید که ارواح مجبور بودند تا برای نیل به Xibahba ، جهان زیرین ، انجام دهند. غارها دروازه های طبیعی به قلمرو و سرزمین های دیگر می باشند. آنها در مورد تاریکی ، ترس ، دیوها و خدایان هستند.

 

منبع :   http://mvpyimao.wordpress.com

 

 

نويسنده: MAT تاريخ: دو شنبه 28 اسفند 1391برچسب:تمدن,درون زمین, موضوع: <-CategoryName-> لينک به اين مطلب

درباره وبلاگ

از ان روزی که این عالم به پا شد ، حسـین ابـن علـی ارباب ما شد ، خدا چو جام عشقی در جهان ریخت ، تجلیگاه مستان کــــربـــلا شد

نويسندگان

وضعیت آب و هوا

جستجوي مطالب

IP

design‬‏ abbasi01.Mohsen Abbasi